گل قشنگم ، همه حرفات خوبه ،
حرفای تو بهانه ای برای زندگیست .
تاابددوست دارم . تااخردنیاتو دلمی ...
هرگزازیادمن آن سروخرامان نرود...
تو گل ناز منی، تو نغمهی ساز منی
تو عشق یکتای منی، تو زندگی ساز منی
شعر از: خودم
خوب بید؟!!!
اگر بدانم که دلتنگ منی ، و دلت همیشه با من است دلم را فدای آن قلب مهربانت میکنم!
اگر بدانم که مرا دوست داری و تنها آرزویت من هستم تا آخرعمرم عاشقانه برایت میخوانم ترانه عشق را !
اگر بدانم که یک لحظه به من می اندیشی ،تمام لحظه هایم به این می اندیشم که چگونه اینهمه عشق و محبت را به تو ابراز کنم !
اگر بدانم که به انتظار من نشسته ای ، تو بگو تا آخر عمر به انتظارم بنشین ، من تا آخرین حد این انتظار منتظر آمدنت مینشینم!
اگر بدانم که برایت ارزش دارم و همه زندگی ات هستم ، تا آخرین نفس به پای تو می نشینم و تا آخرین نفس ، یک نفس فریاد میزنم دوستت دارم!
اگر بدانی که چقدر دوستت دارم دلتنگی که سهل است دلت برای یک لحظه درکنارهم بودن پرپر میزند!
اگر بدانی که تنها آرزوی من تویی ، روزی صدها بار آرزو میکنی که به آرزویم برسم!
اگر بدانی که همه لحظه های زندگی ام به تو می اندیشم ، تک تک لحظه ها را می شماری و به عشق آن لحظه ها زندگی میکنی
اگر بدانی که برایم یک دنیا ارزش داری ، سفری به دور دنیا میروی تا بفهمی چقدر برایم عزیزی
اگر بدانی که میدانم که میدانی، بدون تو میمیرم ، مرا اینگونه در حسرت عشقت نمیگذاری!
گل قشنگم ، تنها عشقم ، همیشه با توام و تا ابد دوست دارم .
ببخشم که نمیتونم مثل تو قشنگ بنویسم ، ولی بدون که همیشه اگه نباشی تو دلم باهات دارم حرف میزنم .
عزیزم ، همیشه به یادتم و همیشه به روزی که قراره تاابد پیش هم باشیم فکر میکنم .
تورو خدا یه چیزی بنویس دیگه!
به آمار وبلاگم که نمیشه اعتماد کرد، بنویس تا بدونم که با منی.
تمام تنم درد میکنه....
کاش همیشه از این درد داشته باشم...
با هر دردی چشمهی عشق تو دلم قل قل میکنه!
خیلی دوستت دارم،
همین....
خوشحال باش، امروز چیزی برای کپی پیست کردن ندارم، فقط اینقدر از بازشدن صفحهی عشقم خوشحال شدم که میخوام فقط بنویسم، از تو، از خودم، از عشقمون، که نگرانشم،
علی من، دوستم داشته باش، من به آن میارزم....
فراموشم نکن، منو تو زباله دونی دلت خاک نکن، من عشقت بودم، به قول خودت تنها عشقت،
نگهم دار، مواظبم باش.
همیشه دوستت دارم.
این عشق ماندنی
این شعر بودنی
این لحظه های با تو نشستن
سرودنی ست
این لحظه های ناب
در لحظه های بی خودی و مستی
شعر بلند حافظ تو
شنودنی ست
این سر نه مست باده
این سر که مست مست دو چشم سیاه توست
اینک به خاک پای تو می سایم
کاین سر به خاک پای تو با شوق سودنی ست
تنها تو را ستودم
آنسان ستودمت که بدانند مردمان
محبوب من به سان خدایان ستودنی ست
من پاکباز عاشقم از عاشقان تو
با مرگ آزمای
با مرگ اگر که شیوه تو آزمودنی ست
این تیره روزگار
در پرده غبار دلم را فروگرفت
تنها به خنده
یا به شکر خنده های تو
گرد و غبار از دل تنگم زدودنی ست
در روزگار هر که ندزدید مفت باخت
من نیز می ربایم
اما چه ؟
بوسه بوسه از آن لب ربودنی ست
تنها تویی که بود و نمودت یگانه بود
غیر از تو هر که بود هر آنچه نمود نیست
بگشای در به روی من و عهد عشق بند
کاین عهد بستنی این در گشودنی ست
این شعر خواندنی
این شعر ماندنی
این شور بودنی
این لحظه های پرشور
این لحظه های ناب
این لحظه های با تو نشستن
سرودنی ست