یکشنبه 87 دی 1 , ساعت 11:25 صبح
گر تو گرفتارم کنی,من با گرفتاری خوشم
گر خوار چون خارم کنی, ای گل بدان خواری خوشم
والاترین گوهر تویی, داروی جان پرور تویی
درمان دردم گر تویی, در کنج بیماری خوشم
آید گرم غم جان به لب, کی آیدم افغان به لب
با هر چه خواهد یار من, در عالم یاری خوشم
ای بهترین غمخوار دل, ای محرم اسرار دل
خواهی اگر آزار دل, با آن دل آزاری خوشم
روزی اگر کامم دِهی, یا آن که دشنامم دِهی
با این خوشم،با آن خوشم, با هر چه خوش داری خوشم
تا گشته ام یار تو من, از جان برم بار تو من
عشق است اگر بار گَران, با این گَران باری خوشم
شاد و خوشم با این و آن, آری خوشم، آری خوشم
نوشته شده توسط علی | نظرات دیگران [ نظر]