پنج شنبه 87 بهمن 3 , ساعت 10:35 صبح
گرچه نزدیکی ولی دوری زمن
گرچه روحی تو ولی دوری زتن
گرچه می خواهی تو را بر تن کنم
جامه ای لیکن نه همچون پیرهن
گرچه تو مست و خرابم کرده ای
خود بیا بر پیکرم حد را بزن
گرچه جان دارم ز هجرت همچو شمع
باز شور عشق تو دادی به من
گرچه ویران کرده ای قلب مرا
لیک پور نوراست این بیت الحزن
گرچه می خواهم که فریادت کنم
مهر خاموشی ست بر لبهای من!
نوشته شده توسط علی | نظرات دیگران [ نظر]