شنبه 87 مهر 20 , ساعت 12:47 عصر
نمیدونم چی شد که اینجوری شد، ولی احساس میکنم به فلاکت افتادم.
اونقدر خودمو مشغول جنگ تو جبههی حریف کرده بودم که یادم رفته بود منم یه عیب و ایرادهایی دارم و تو میتونی به جای گیر کردن تو گیر دادنهای بجا و بیجای من، خودت جنگ رو به دستت بگیری و حمله کنی!
واقعا کم آوردم، احساس میکنم دارم خفه میشم. انگار خلع سلاح شدم...
حالا کی میتونم از حقی که ازم گرفته شده دفاع کنم، خدا میدونه!!!
یعنی حقمو بهم میده؟
، اصلا حق من هست؟!
باید بجنگم یا نه؟
باید چی کار کنم؟؟!
خدایا،
تو بگو.
نوشته شده توسط علی | نظرات دیگران [ نظر]