شنبه 87 آذر 9 , ساعت 8:27 صبح
می خواهمت چنانکه شبِ خسته خواب را
می جویمت چنانکه لب ِ تشنه آب را
محو تو ام چنانکه ستاره به چشم ِ صبح
یا شبنم ِ سپیده دمان آفتاب را
بی تابم آنچنانکه درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایسته ای چنانکه تپیدن برای دل
یا آنچنانکه بال ِ پریدن عقاب ر ا
حتی اگر نباشی می آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
نوشته شده توسط علی | نظرات دیگران [ نظر]