[ و اشعث پسر قیس را که فرزندش مرده بود چنین تعزیت فرمود : ] اشعث اگر بر پسرت اندوهگینى ، سزاوارى به خاطر پیوندى که با او دارى ، و اگر شکیبا باشى هر مصیبت را نزد خدا پاداشى است . اشعث اگر شکیبایى پیش گیرى حکم خدا بر تو رفته است و مزد دارى ، و اگر بى تابى کنى تقدیر الهى بر تو جارى است و گناهکارى . پسرت تو را شاد مى‏داشت و براى تو بلا بود و آزمایش ، و تو را اندوهگین ساخت و آن پاداش است و آمرزش . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 87 آذر 11 , ساعت 10:27 صبح

چی رو نمی تونی ببینی؟

بگو توروخدا

من فقط مال توام به خدا...

 

نازنینم !تو برایم هنوز بهترین حضور هستی ، در بهترین قاب دنیا .

من و تو می توانیم دوباره عاشق شویم قبل از اینکه باران از پیچ این کوچه بگذرد .

تن غربت زده جوانی ام از عشق تو گم شد و این نوشته زخمی بر دیوار دلم رنگ ترحم گرفت .

من انتظار آبی ترین روز ها را می کشم ، نباید در حسرت نبودن شهد شیرین زندگی ثانیه ها را به ساعت ها تبدیل کنم و بی آرزو خواب فرداها را ببینم .

به اندازه همان ستاره هایی که شب های خلوتم را نظاره گر بودند می خواهمت و سحر گاهان همراه با طلوع خورشید از شوق تو بیدار می شوم و صدای عاشق ترین شقایق ها را از پنجره اتاقم می شنوم.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ